تک آرزوی تنها زن رفتگر ایران
نوشته شده توسط : نسرین

 

شوهرتان چرا از کار افتاده شده؟

سکته کرده. تقریبا یک طرف بدنش فلج است.

 

قبل از اینکه رفتگر بشوید هم کار می‌کردید؟

بله آن سال‌هایی که شوهرم سالم بود ، باز هم هردوتا با هم کار می​کردیم. آن موقع من می رفتم سرِ زمین​های کشاورزی برای مردم کار می​کردم، پنبه جمع می​کردم. اما درآمد ثابت نداشتم. به خاطر همین آمدم سراغ این کار.

 

بچه هم دارید؟

بله شش تا پسر دارم. پسر کوچکم الان 23 سالش است.

 

ازدواج کرده‌اند؟

همگی ازدواج کرده‌اند، اما من خرج دو تا از آنها را هم می​دهم.

 

چرا؟

چون بیکارند. چون کار نیست. من هم بعنوان مادر وظیفه دارم کمک‌شان کنم.

 

یعنی الان سرپرست چند تا خانواده هستید؟

سرپرست سه خانواده. خرجی خانواده خودم و دوتا از پسرهایم را با همین حقوق می​دهم.

 

چقدر حقوق می گیرید؟

من برای جارو کردن و کار در غسالخانه ماهی 800 هزارتومان حقوق می​گیرم.

 

در غسالخانه چکار می کنید؟

مسئولیت نظافت با من است. اگر متوفی زن بود من هم در شستشویش کمک می​کنم و اگر مرد بود، بعد از شستشو و کفن و دفن او ، من می​روم داخل غسالخانه و همه جا را تمیز و مرتب می​کنم.

 

 

  اخبار اجتماعی ,خبرهای  اجتماعی , تنها زن رفتگر ایران

از حقوق‌تان راضی هستید؟

خدا را شکر ...همین که دستم جلوی کسی دراز نیست راضی​‌ام؛ البته بیمه نیستم.

 

سیزده سال پیش که کار رفتگری را شروع کردید ماهی چقدر حقوق می​گرفتید؟

حدود 30 هزارتومان. فکر کنم روزی هزارتومان مزدم بود.

 

صبح‌ها چه ساعتی کار را شروع می​کنید؟

یک بار از هفت صبح تا یازده و نیم می‌​روم و کوچه‌ها را تمیز می​کنم. بعد برمی ‌گردم خانه تا ساعت یک استراحت می​ کنم و باز دوباره می​‌روم تا ساعت چهار.

 

هر روز کار می​کنید؟

از شنبه تا پنج شنبه. جمعه‌ها هم تعطیلم.

 

بقیه همکارهایتان آقا هستند؟

بله اینجا در پیش قلعه که بقیه رفتگرها مرد هستند. البته به من گفته‌اند که کلا در ایران هیچ زنی جز من رفتگر نیست.

 

بجز جارو که ابزار کار همه رفتگرهاست، دیگر چه وسایلی برای کار دارید؟

بیل و فرغون.

 

شنیده ایم که مردم پیش قلعه خیلی از کار شما راضی هستند.

بله همین طور است. مسئولیت جارو کردن یک خیابان و با کوچه‌هایش مال من است، اما مردم می‌گویند ای کاش رفتگر محله ما بودی.

 

چرا این را می‌گویند؟

چون من خیلی تمیز جارو می‌کنم. با اخلاق خوش با آنها حرف می‌زنم و همه دوستم هستند. بعد اهالی می‌آیند به من می‌گویند کاش رفتگرهای مرد هم مثل تو تمیز جارو می زدند.

 

لباس شما با بقیه رفتگرها فرق دارد؟

خب چون رفتگر زنی در شهرداری‌ها نیست، من لباسم را داده‌ام برایم دوخته‌اند. لباس من یک دست مانتو شلوار نارنجی است.

 

موقعی که برای تمیز کردن خیابان‌های پیش قلعه داوطلب شدید، بچه ها مخالفتی نکردند؟

نه اصلا. کار که عار نیست. اینکه دستت جلوی کسی دراز باشد خجالت دارد. خدارا شکر که دست ما جلوی غریبه‌ها دراز نیست. من از وقتی که یادم می‌آید کار می​کردم. بچه‌هایم را با نان و نمک بزرگ کردم. یک بار رفته بودم سر ِزمین وقتی برگشتم دیدم پسر کوچکم آنقدر گریه کرده از گریه سیاه شده...زندگی‌ام راحت نبوده؛ من 12 ساله بودم که با شوهرم ازدواج کردم، او چند سال از من بزرگتر بود. من خودم را شناختم خانه شوهر بودم. همسرم کشاورز بود، همیشه پابه ​پای هم کار کردیم؛ الان او دیگر نمی‌تواند کار کند به خاطر همین من مسئولیت خانه را قبول کرده‌ام و باز هم خدا را شکر می‌کنم که هنوز تنم سالم است می​توانم کار کنم.

 

چه آرزویی دارید؟

ما از دار دنیا همین خانه را داریم که کمیته امداد به ما داده. اما اینجا حمام ندارد. حمام عمومی پیش قلعه هم هفته‌ای یک بار جمعه ها باز است و این موضوع خیلی برای ما سخت است.دوست داشتم در خانه‌مان یک حمام داشته باشیم.

 

از نظر کاری چطور؟

به من می‌گویند تو سن‌ات بالای شصت سال است نمی‌توانی بیمه بشوی. کاش مسئولان یک جوری کمک می‌کردند بیمه شامل حال من هم بشود. من از کار کردن خسته نمی‌شوم. تا وقتی که تنم سالم باشد کار می‌کنم اما می ترسم یک روزی دیگر نتوانم کار کنم آن موقع همین پول هم که تنها منبع درآمدمان است قطع می شود.

 

 

 




:: برچسب‌ها: تک آرزوی تنها زن رفتگر ایران ,
:: بازدید از این مطلب : 29
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 8 شهريور 1396 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: